تا حالا عادت داشتیم وقتی چیزی رو سرچ میکنیم، یه لیست بلندبالا از لینکهای آبی ببینیم و خودمون یکی یکی بازشون کنیم تا به جواب برسیم. اما اون دوران داره کمکم به سر میاد. گوگل با دو تا ابزار جدید به اسم «AI Overviews» و «AI Mode» وارد شده و داره بازی رو عوض میکنه.
AI Overviews چیه؟
تا حالا شده یه سوال از گوگل بپرسید و ببینید بالای همه لینکها، یه کادر بزرگ خاکستری یا رنگی ظاهر شده که توش یه خلاصه کامل از جوابتون نوشته شده؟ اون کادر همون AI Overview یا به فارسی «نمای کلی هوش مصنوعی» هست. گوگل با استفاده از هوش مصنوعی خودش، میره چند تا از سایتهای معتبر رو میخونه، اطلاعات مهمشون رو استخراج میکنه و یه جواب جمعوجور به شما تحویل میده.
فکر کنید دارید دنبال دستور پخت قرمهسبزی میگردید. قدیما باید چند تا سایت رو باز میکردید، یکی رو برای مواد لازم، یکی رو برای مراحل پخت و شاید یکی دیگه رو برای نکات و فوتوفنها. اما با AI Overview، گوگل ممکنه یه جواب واحد بهتون بده که توش نوشته: «برای قرمهسبزی به این مواد نیاز دارید… مراحل پخت هم به این صورته… یادتون نره که سبزی رو خوب سرخ کنید تا رنگش تیره بشه». تازه زیر همین جواب، لینک اون سایتهایی که ازشون اطلاعات برداشته رو هم میذاره تا اگه خواستید، بیشتر در موردش بخونید.
ویژگیهای اصلی AI Overviews ایناست:
- بالای نتایج قرار میگیره: این خلاصهها اولین چیزی هستن که کاربر بعد از سرچ میبینه، حتی بالاتر از لینک شماره یک.
- از چند منبع اطلاعات میگیره: هوش مصنوعی گوگل فقط به یه سایت اکتفا نمیکنه. ممکنه اطلاعات رو از سه، چهار یا حتی بیشتر از سایتهای مختلف ترکیب کنه تا یه جواب کامل بسازه.
- هدفش کم کردن کلیکهاست: ایده اصلی اینه که کاربر خیلی سریع به جوابش برسه و دیگه نیازی به کلیک کردن روی لینکهای مختلف و گشتن توی سایتها نداشته باشه. این همون نکتهایه که صاحبان سایتها رو نگران کرده.
این ویژگی برای سوالهای پیچیده یا چندبخشی خیلی کاربرد داره. مثلا اگه بپرسید «بهترین گوشیهای میانرده برای عکاسی در سال ۲۰۲۵ کدوما هستن؟» به جای اینکه ۱۰ تا نقد و بررسی مختلف رو بخونید، AI Overview ممکنه یه جدول مقایسهای بهتون نشون بده که توش چند تا مدل گوشی با ویژگیها و قیمتهاشون لیست شدن. این کار تجربه کاربری رو خیلی راحتتر میکنه، اما همونطور که گفتیم، یه چالش بزرگ برای تولیدکنندههای محتواست.
AI Mode چیه؟
اگه AI Overview مثل یه جواب سریع و آماده از طرف یه دستیار باشه، AI Mode بیشتر شبیه یه مکالمه و گفتگو با یه متخصص باهوشه. این حالت یه تجربه کاملا جدید و غرقکنندهتر از جستجو رو به کاربر میده.
وقتی شما وارد AI Mode میشید (که در حال حاضر به صورت آزمایشی برای بعضی کاربرها فعاله)، دیگه با یه لیست ساده از لینکها طرف نیستید. شما وارد یه محیط چتمحور میشید که میتونید سوالهای دنبالهدار بپرسید، از هوش مصنوعی بخواید جوابش رو دقیقتر کنه، یا حتی موضوع رو از یه زاویه دیگه بررسی کنه. این قابلیت، گوگل رو به رقیب مستقیم ابزارهایی مثل ChatGPT تبدیل میکنه.
بذارید با یه مثال توضیح بدم. فرض کنید دارید برای سفر به ایتالیا برنامهریزی میکنید.
- جستجوی سنتی: شما سرچ میکنید «جاهای دیدنی ایتالیا». گوگل یه لیست از سایتها رو بهتون میده. بعد باید جداگونه سرچ کنید «بهترین فصل سفر به ایتالیا»، «هزینه سفر به ایتالیا» و…
- با AI Overview: شاید برای سوال اولتون یه خلاصه از جاهای دیدنی معروف مثل کلوسئوم و برج پیزا بگیرید.
- با AI Mode: شما مکالمه رو شروع میکنید: «میخوام یه سفر ۱۰ روزه به ایتالیا برم، چه برنامهای پیشنهاد میکنی؟». هوش مصنوعی یه برنامه سفر کامل بهتون میده. بعد شما میپرسید: «حالا اگه بودجهم محدود باشه چی؟». هوش مصنوعی برنامه رو بر اساس بودجه کمتر تغییر میده. بعد میپرسید: «بین رم و فلورانس، کدوم برای کسی که به هنر علاقه داره بهتره؟». هوش مصنوعی یه مقایسه کامل بین این دو شهر انجام میده.
AI Overviews یه ویژگی خاص در صفحه نتایج جستجوی معمولیه، یعنی یه جواب خلاصه بالای همون لینکهای همیشگی. اما AI Mode یه محیط کاملا جدا و اختصاصی برای جستجوی مبتنی بر هوش مصنوعیه که کل تجربه کاربری رو تغییر میده و تمرکزش روی گفتگو و کشف اطلاعاته.
AI Mode با یه تکنیک جالب به اسم «query fan-out» کار میکنه. یعنی وقتی شما یه سوال پیچیده میپرسید، هوش مصنوعی در پشت صحنه چندین جستجوی مرتبط با زیرشاخههای سوال شما رو همزمان انجام میده، اطلاعات رو از منابع مختلف جمع میکنه و بعد همه رو با هم ترکیب میکنه تا یه جواب جامع و کامل بهتون بده. گوگل میگه این روش باعث میشه «وسعت و عمق اطلاعات» خیلی بیشتری نسبت به یه جستجوی سنتی در اختیار کاربر قرار بگیره.
چه کسانی میتونن از AI Mode استفاده کنن؟
در حال حاضر، این قابلیت برای همه فعال نیست. گوگل داره اون رو به صورت آزمایشی در مناطق خاصی مثل آمریکا و بریتانیا عرضه میکنه و فقط برای حسابهای شخصی گوگل در دسترسه. کاربرانی که عضو برنامههای آزمایشی گوگل مثل Search Labs باشن، میتونن این قابلیت رو فعال کنن. برای فعالسازی در آمریکا، کافیه کاربر با حساب شخصی خودش وارد مرورگر کروم بشه، روی آیکون Search Labs کلیک کنه و این آزمایش رو روشن کنه.
این حرکت گوگل نشون میده که آینده جستجو به سمت مکالمه و گرفتن جوابهای مستقیم میره. ساندار پیچای، مدیرعامل گوگل، قبلا گفته بود که دوران «۱۰ لینک آبی» دیگه قدیمی شده و AI Mode یه «بازآفرینی کامل» از آینده جستجوئه.
معمای نرخ کلیک (CTR)
یکی از عجیبترین و غیرمنتظرهترین تاثیرات AI Overviews، به هم ریختن یه قانون قدیمی و مقدس در دنیای سئو بود، اینکه رتبه اول گوگل همیشه بیشترین کلیک رو میگیره. برای سالها، تمام تلاش متخصصان سئو این بود که سایتها رو به رتبه یک برسونن، چون همه میدونستن که جایگاه اول، بیشتر ترافیک رو برمیداره. اما حالا، این قانون دیگه صادق نیست.
مارک باررا، معاون بازاریابی محتوا در TrustRadius، یه پست جالب در لینکدین منتشر کرد: وقتی یه AI Overview در نتایج جستجو وجود داره، لینکی که در جایگاه دوم (Position 2) قرار داره، اغلب نرخ کلیک (CTR) بیشتری نسبت به لینکی که در جایگاه اول (Position 1) قرار داره، کسب میکنه.
بذارید اول مفهوم CTR رو ساده توضیح بدم. CTR یا Click-Through Rate یعنی «نرخ کلیک به ازای نمایش». فرض کنید لینک سایت شما ۱۰۰ بار در نتایج گوگل به کاربرها نشون داده میشه (به این میگن Impression) و از این ۱۰۰ بار، ۵ نفر روش کلیک میکنن. CTR شما در این حالت ۵ درصده. طبیعتا هر چی CTR بالاتر باشه، یعنی عنوان و توضیحات لینک شما جذابتر بوده.
حالا برگردیم به کشف آقای باررا. چرا باید رتبه دوم بیشتر از رتبه اول کلیک بگیره؟
- اثر کوری نسبت به هوش مصنوعی: بعضی از کاربرها ممکنه به صورت ناخودآگاه یا آگاهانه، کادر بزرگ AI Overview رو نادیده بگیرن. شاید بهش اعتماد ندارن، شاید از حجم اطلاعاتش خسته میشن، یا شاید چشمشون به دیدن این کادرهای جدید عادت نکرده و دنبال همون لینکهای آبی آشنا میگردن.
- لینک رتبه یک در خلاصه گم میشه: اغلب اوقات، لینکی که در جایگاه اول قرار داره، یکی از منابع اصلی برای ساختن اون AI Overview هست. ممکنه لینک این سایت به صورت خیلی کوچیک و نامحسوس داخل اون خلاصه ذکر بشه. در نتیجه، کاربر جوابش رو از محتوای سایت رتبه یکی میگیره، اما نیازی به کلیک کردن روی لینک اصلیش نمیبینه.
- رتبه دوم، اولین لینک «واقعی» به نظر میرسه: بعد از اینکه کاربر از کادر بزرگ AI Overview عبور میکنه، اولین لینک ارگانیک و سنتی که به چشمش میخوره، لینکیه که در جایگاه دوم قرار گرفته. در واقع، رتبه دوم تبدیل به «رتبه یک جدید» در ذهن کاربر میشه.
بیاید به دادههایی که باررا به اشتراک گذاشت، دقیقتر نگاه کنیم. این دادهها مربوط به کلماتی بودن که باعث نمایش AI Overview میشدن:
جایگاه (Position) | نرخ کلیک (CTR) |
---|---|
جایگاه ۱ | ۲.۵۱٪ |
جایگاه ۲ | ۵.۷۶٪ |
جایگاه ۳ | ۱.۸۳٪ |
جایگاه ۴ | ۲.۲۴٪ |
جایگاه ۵ | ۱.۹۴٪ |
جایگاه ۶ به بعد | کمتر از ۱٪ |
این جدول خیلی چیزها رو روشن میکنه. نرخ کلیک جایگاه دوم بیش از دو برابر جایگاه اوله! این یه الگوی کاملا غیرعادی در رفتار جستجوی کاربرهاست و نشون میده که منطق سنتی سئو کاملا به هم ریخته. این یعنی ممکنه شما کلی زحمت بکشید، به رتبه یک برسید و محتوای شما منبع اصلی جواب هوش مصنوعی باشه، اما در نهایت رقیب شما که در رتبه دوم قرار داره، ترافیک بیشتری بگیره.
یه مثال دیگه از دادههای تحلیلشده، این روند رو ترسناکتر هم میکنه. یه صفحه خاص، با وجود اینکه نسبت به سال قبل:
- ۸۷.۸ درصد افزایش نمایش (Impression) داشته،
- و میانگین رتبهاش هم بهتر شده،
- اما تعداد کلیکهاش ۳۲.۸ درصد کاهش پیدا کرده!
- و در نهایت به نرخ کلیک فاجعهبار ۰.۳ درصد رسیده.
این آمارها یه پیام واضح دارن: دیگه نمیتونید فقط به رتبه و تعداد نمایش دلخوش کنید. ممکنه آمار Impression شما بالا بره، ولی این به معنی موفقیت نیست. شما ممکنه در حال دیده شدن باشید، اما انتخاب نشید. اینجاست که اهمیت تحلیل دقیق دادهها و فراتر رفتن از معیارهای سنتی مشخص میشه.
کم بودن دیتاها
گوگل دادههای زیادی در مورد عملکرد محتوا در AI Overviews ارائه نمیده.
ابزار اصلی متخصصان سئو برای تحلیل عملکرد سایت در گوگل، Google Search Console هست. این ابزار به شما میگه برای چه کلماتی، چند بار دیده شدید، چند تا کلیک گرفتید و رتبهتون چند بوده. اما مشکل اینجاست که سرچ کنسول در حال حاضر تفاوتی بین نمایش و کلیک در نتایج ارگانیک سنتی و نمایش و کلیک در AI Overviews قائل نمیشه. همه رو با هم به شما نشون میده.
این یعنی شما میبینید که عملکردتون افت یا رشد کرده، اما نمیتونید دقیقا بفهمید که آیا این افت یا رشد به خاطر AI Overviews بوده، یا یه تغییر دیگه در الگوریتم گوگل، یا رفتار کاربرها عوض شده. این کم بودن دیتا، تحلیل، تست و بهینهسازی رو سختتر میکنه.
چرا این نبود شفافیت مهمه؟
- نمیتونید تاثیر رو جدا کنید: شما نمیتونید بفهمید افت ترافیک شما دقیقا به خاطر خلاصههای هوش مصنوعیه یا دلایل دیگه.
- تست کردن غیرممکن میشه: نمیتونید دو نسخه مختلف از محتواتون رو تست کنید تا ببینید کدوم یکی بهتر در AI Overviews عمل میکنه، چون اصلا دادهای برای مقایسه ندارید.
- بهینهسازی تبدیل به حدس و گمان میشه: بدون داده، نمیتونید استراتژی محتوای خودتون رو برای اینکه بیشتر در این خلاصهها دیده بشید (یا برعکس، ازش دوری کنید) تنظیم کنید.
- تحلیل بازگشت سرمایه (ROI) مختل میشه: وقتی نمیدونید این ویژگی جدید چه تاثیری روی تعامل کاربرها داره، چطور میتونید بودجهبندی محتوا و کمپینهای بازاریابیتون رو توجیه کنید؟
بعضیها معتقدن که گوگل ممکنه عمدا این دادهها رو مخفی نگه داشته باشه. چرا؟ چون اگه شفافیت کامل وجود داشت و همه به وضوح میدیدن که AI Overviews چقدر داره به ترافیک ارگانیک سایتها ضربه میزنه، backlash یا واکنش منفی از طرف جامعه ناشران و تولیدکنندههای محتوا میتونست خیلی شدید باشه. اگه برندها ببینن محتوایی که برای تولیدش کلی هزینه کردن، داره به صورت رایگان برای آموزش و قدرت دادن به هوش مصنوعی گوگل استفاده میشه و در عوض ترافیک کمی بهشون برمیگرده، ممکنه سرمایهگذاریشون رو در تولید محتوا کم کنن.
فصل سوم؛ چطور ردپای هوش مصنوعی رو دنبال کنیم؟
خب، تا اینجا در مورد مشکلات و چالشهایی که AI Overviews ایجاد کرده صحبت کردیم. اما این به معنی تسلیم شدن نیست. خوشبختانه گوگل یه سری سرنخها و ابزارها رو در اختیار ما قرار داده که اگه بلد باشیم چطور ازشون استفاده کنیم، میتونیم حداقل یه دید کلی از وضعیت پیدا کنیم. ابزار اصلی ما برای این کار، همون Google Search Console هست.
فیلتر جدید در سرچ کنسول؛ «Search Appearance»
گوگل با درک اهمیت این موضوع، یه قابلیت جدید رو مستقیما به گزارشهای Performance در سرچ کنسول اضافه کرده. این قابلیت به شما اجازه میده ترافیک مربوط به ویژگیهای هوش مصنوعی رو جداگونه بررسی کنید. البته ممکنه اسم دقیق این فیلتر یا عملکردش در آینده تغییر کنه و شاید این دادهها در همه کشورهایی که AI Overviews فعال هستن، در دسترس نباشه.
چطور به این دادهها دسترسی پیدا کنیم؟
- وارد حساب Google Search Console خودتون بشید.
- به بخش Performance برید. این همون بخشیه که آمار کلی کلیک، نمایش، CTR و رتبه سایت شما رو نشون میده.
- بالای نمودار، روی گزینه فیلترها (معمولا با علامت + یا New مشخص شده) کلیک کنید.
- گزینه «Search Appearance» رو انتخاب کنید. این فیلتر به شما اجازه میده عملکرد محتواتون رو در فرمتهای مختلف نتایج جستجو ببینید. مثلا میتونید ببینید در بخش ویدئوها یا اخبار چقدر دیده شدید.
- از لیست باز شده، فیلتری با عنوان «AI Overview» یا یه اسم مشابه رو انتخاب کنید.
وقتی این فیلتر رو اعمال میکنید، تمام دادههای گزارش Performance فقط برای مواقعی نشون داده میشه که سایت شما به عنوان یکی از منابع در AI Overview استفاده شده. حالا شما میتونید معیارهای کلیدی رو به طور خاص برای این بخش تحلیل کنید.
معیارها
بعد از اینکه دادهها رو فیلتر کردید، با همون معیارهای همیشگی سرچ کنسول روبهرو میشید، اما حالا تفسیر این معیارها در دنیای هوش مصنوعی یه کم فرق میکنه.
- Impressions (نمایش): این عدد به شما میگه که صفحه شما چند بار به عنوان یکی از منابع در یک AI Overview نمایش داده شده.
- تفسیر جدید: یه Impression بالا با تعداد کلیک پایین میتونه یه زنگ خطر باشه. این یعنی AI Overview داره خیلی خوب سوال کاربر رو مستقیما جواب میده و کاربر دیگه نیازی به کلیک کردن و اومدن به سایت شما پیدا نمیکنه. در واقع، محتوای شما داره به گوگل کمک میکنه تا کاربر رو پیش خودش نگه داره. از طرفی، Impression بالا نشون میده که گوگل محتوای شما رو معتبر و مفید تشخیص داده، که این خودش یه نکته مثبته.
- Clicks (کلیکها): این معیار اندازه میگیره که چند نفر از کاربرها روی لینکی که به سایت شما در AI Overview داده شده، کلیک کردن.
- تفسیر جدید: یه نرخ کلیک (CTR) بالا در این بخش نشون میده که عنوان یا خلاصه کوچیکی که از محتوای شما در AI Overview نمایش داده شده، اونقدر جذاب و قانعکننده بوده که کاربر رو تشویق کرده برای اطلاعات بیشتر به سایت شما بیاد. این یعنی شما تونستید کنجکاوی کاربر رو حتی بعد از خوندن خلاصه هوش مصنوعی، تحریک کنید.
- Queries (عبارات جستجو شده): با بررسی این بخش میتونید بفهمید که کاربرها چه نوع سوالها و موضوعاتی رو سرچ کردن که باعث شده محتوای شما در یک AI Overview ظاهر بشه.
- تفسیر جدید: این بخش یه معدن طلا برای پیدا کردن ایدههای جدیده. با تحلیل این کوئریها، شما میتونید دقیقا بفهمید که پلتفرمهای هوش مصنوعی چه نوع اطلاعاتی رو از سایت شما استخراج میکنن. این به شما کمک میکنه تا برای آینده، محتوایی تولید کنید که دقیقا باب میل این سیستمهاست.
- Position (جایگاه): گوگل یه میانگین جایگاه برای محتوای شما در این ویژگیهای جستجوی هوش مصنوعی هم ارائه میده.
- نکته مهم: برای اینکه در مورد جایگاه گیج نشید، یادتون باشه که تمام لینکهایی که داخل یک AI Overview قرار دارن، همگی یک جایگاه واحد رو به اشتراک میذارن. یعنی اگه سایت شما و دو تا سایت دیگه با هم در یک خلاصه استفاده شدید، جایگاه هر سه شما یکسان در نظر گرفته میشه.
چطور از این دیتاها استفاده کنیم؟
تحلیل این دادهها فقط برای نگاه کردن نیست. شما میتونید از این اطلاعات برای بهبود استراتژی محتوا و سئوی خودتون استفاده کنید:
- پیدا کردن ایدههای جدید برای محتوا: آیا کوئریهایی با Impression بالا ولی کلیک پایین میبینید؟ این یه فرصت عالیه. یعنی کاربرها دنبال اون موضوع هستن، ولی جواب خلاصه گوگل براشون کافی بوده. شما میتونید یه محتوای اختصاصی و خیلی کاملتر در مورد همون سوال بسازید که کاربر رو مجبور کنه برای فهمیدن جزئیات بیشتر، حتما روی لینک شما کلیک کنه.
- بهبود محتوای موجود: صفحاتی از سایت شما که در خیلی از AI Overviewها ظاهر میشن ولی CTR پایینی دارن، نیاز به بهینهسازی دارن. سعی کنید عنوان صفحه (Page Title) و توضیحات متا (Meta Description) رو جذابتر و وسوسهانگیزتر بنویسید تا شانس کلیک کردن رو بالا ببرید.
اتصال سرچ کنسول به گوگل آنالیتیکس
برای اینکه یه تصویر کامل از رفتار کاربر داشته باشید، وصل کردن حساب Google Search Console به Google Analytics ضروریه. این دو ابزار مکمل هم هستن. سرچ کنسول به شما میگه کاربرها چطور محتوای شما رو پیدا میکنن، در حالی که آنالیتیکس به شما میگه بعد از ورود به سایت شما، چه کارهایی انجام میدن و چقدر با محتوا درگیر میشن.
بعد از اتصال این دو، میتونید ترافیکی که از AI Overviews میاد رو در آنالیتیکس تحلیل کنید و معیارهایی مثل اینا رو بررسی کنید:
- Bounce Rate (نرخ پرش): چند درصد از کاربرها بعد از دیدن فقط یک صفحه، سایت شما رو ترک میکنن؟
- Time on Page (زمان ماندن در صفحه): کاربرها به طور متوسط چقدر زمان در صفحه شما صرف میکنن؟
- Conversion Rates (نرخ تبدیل): چند درصد از این کاربرها کاری که شما میخواستید رو انجام میدن (مثلا خرید محصول، ثبتنام در خبرنامه و… )؟
اگه کاربرهایی که از طریق AI Overviews میان، زمان بیشتری در صفحه شما میمونن و نرخ تبدیل بالاتری دارن، این یه نشونه خیلی خوبه. یعنی AI Overview داره ترافیک باکیفیت و بسیار مرتبط رو به سمت سایت شما هدایت میکنه.
محدودیتها و چیزهایی که باید در نظر گرفت
با اینکه این دادهها خیلی ارزشمندن، اما نباید محدودیتهاشون رو فراموش کنیم:
- ماهیت آزمایشی: نتایج جستجوی تولیدشده با هوش مصنوعی هنوز در حال تکامله. ممکنه دادهها نوسان داشته باشن یا همیشه پایدار نباشن.
- پوشش ندادن همه کوئریها: فقط برخی از عبارات جستجو باعث نمایش AI Overviews میشن.
- عدم نمایش اعتبار در همه موارد (Partial Attribution): بعضی وقتها ممکنه سایت شما در تولید یه جواب هوش مصنوعی نقش داشته باشه، اما هیچ لینک مستقیم یا اعتبار قابل مشاهدهای به شما داده نشه.
- عدم ردیابی تبدیل به صورت مستقیم: در حال حاضر، راهی برای اندازهگیری مستقیم نرخ تبدیل از کلیکهای هوش مصنوعی وجود نداره.
با درک این محدودیتها، میتونید انتظارات واقعبینانهتری داشته باشید و در عین حال از این دادههای جدید برای بهینهسازی استراتژیتون به بهترین شکل ممکن استفاده کنید.
استراتژی اولیه
خب، حالا که فهمیدیم دنیا عوض شده و ابزارهای تحلیل جدید رو هم شناختیم، وقتشه آستینها رو بالا بزنیم و بریم سراغ بخش عملی ماجرا: استراتژی. دیگه نمیتونیم با همون فرمون قدیمی رانندگی کنیم. باید خودمون رو با قوانین جدید جاده هماهنگ کنیم. تو این فصل، میخوایم مجموعهای از بهترین تکنیکها و استراتژیهایی که متخصصان برای موفقیت در این دوران جدید پیشنهاد میکنن رو با هم مرور کنیم.
این استراتژیها به دو بخش اصلی تقسیم میشن: اول، چطور محتوامون رو برای خود AI Overviews بهینه کنیم و دوم، چطور فراتر از اون فکر کنیم و کسبوکارمون رو در برابر این تغییرات مقاوم کنیم.
بخش اول: بهینهسازی برای موتورهای پاسخگو (Answer Engine Optimization)
اصطلاح SEO یا Search Engine Optimization رو حتما شنیدید. اما حالا با یه مفهوم جدیدتر به اسم AEO یا Answer Engine Optimization طرف هستیم. یعنی بهینهسازی برای موتورهایی که به جای لیست کردن لینک، مستقیم «پاسخ» میدن. هدف اینه که محتوای شما اونقدر واضح، معتبر و قابل استخراج باشه که هوش مصنوعی گوگل برای ساختن جوابهاش، شما رو به عنوان یه منبع اصلی انتخاب کنه. البته در جریان باشید که AEO فرقی با SEO نداره و نیاز به مسیر جدید نیست، کافیه توی Seo بهروز باشید.
چطور این کار رو انجام بدیم؟
- ساختار محتوای مبتنی بر پاسخ (Answer-Based Content Structure)
- هوش مصنوعی عاشق محتوای منظم و ساختاریافتهست. به جای نوشتن پاراگرافهای طولانی و تو در تو، سعی کنید محتواتون رو به بخشهای کوچیک و قابل فهم تقسیم کنید.
- از تیترها و زیرتیترهای واضح استفاده کنید (H1, H2, H3): این کار به هوش مصنوعی کمک میکنه تا سلسلهمراتب و موضوع اصلی هر بخش از محتوای شما رو سریع بفهمه.
- از لیستهای بولتپوینت و شمارهدار استفاده کنید: این فرمت برای نمایش مراحل، ویژگیها یا نکات مختلف عالیه و استخراج اطلاعات ازش برای رباتها خیلی راحته.
- بخش پرسش و پاسخ (FAQ) ایجاد کنید: یه بخش FAQ در انتهای مقالههاتون اضافه کنید و به سوالات رایج و مرتبط با موضوع جوابهای کوتاه و مستقیم بدید. این کار شانس شما رو برای اینکه در AI Overviews به عنوان منبع یه سوال خاص نمایش داده بشید، به شدت بالا میبره.
- جوابهای خلاصه رو اول قرار بدید: سعی کنید نکات کلیدی و جواب اصلی سوال رو همون اوایل محتوا قرار بدید تا هوش مصنوعی بتونه به راحتی اون رو پیدا و استخراج کنه.
- تمرکز ویژه روی E-E-A-T
- این کلمه مخفف چهار تا مفهوم کلیدیه که برای گوگل، به خصوص در موضوعات حساس، حکم مرگ و زندگی رو داره. E-E-A-T یعنی:
- Experience (تجربه): آیا نویسنده محتوا، تجربه دست اول و واقعی در مورد اون موضوع داره؟ مثلا یه نقد و بررسی گوشی که توسط کسی نوشته شده که واقعا با اون گوشی کار کرده، خیلی باارزشتر از یه متنه که از روی مشخصات فنی نوشته شده.
- Expertise (تخصص): آیا نویسنده در اون زمینه تخصص داره؟ مثلا یه مقاله پزشکی باید توسط یه پزشک نوشته یا تایید بشه.
- Authoritativeness (اعتبار): آیا سایت و نویسنده شما در اون حوزه به عنوان یه منبع معتبر شناخته میشن؟ بکلینک از سایتهای معتبر، упоминания در رسانهها و… به ساخت این اعتبار کمک میکنه.
- Trustworthiness (قابل اعتماد بودن): آیا کاربر میتونه به اطلاعات شما اعتماد کنه؟ شفافیت در مورد منابع، داشتن صفحه «درباره ما» کامل و اطلاعات تماس واضح، به افزایش اعتماد کمک میکنه.
- محتوایی که این چهار تا ویژگی رو داشته باشه، شانس خیلی بیشتری برای انتخاب شدن توسط هوش مصنوعی گوگل داره. پس روی ساختن پروفایل نویسندههای متخصص، نمایش مدارک و تجربیاتشون و لینک دادن به منابع معتبر حسابی کار کنید.
- استفاده از دادههای ساختاریافته (Schema Markup)
- اسکیما مارکاپ مثل یه زبان ترجمهست که شما باهاش به گوگل کمک میکنید محتوای سایتتون رو بهتر و عمیقتر بفهمه. اینا یه سری کدهایی هستن که به صورت نامرئی به سایت شما اضافه میشن و به گوگل میگن «هی، این یه دستور پخته»، «این یه نقد و بررسیه» یا «این یه صفحه پرسش و پاسخه».
- از اسکیمای FAQPage برای بخشهای پرسش و پاسخ استفاده کنید.
- از اسکیمای Person برای معرفی نویسندهها و تخصصشون استفاده کنید.
- از اسکیمای Organization برای تعریف برند و کسبوکارتون استفاده کنید.
- از اسکیمای HowTo برای محتواهای آموزشی مرحله به مرحله استفاده کنید.
- استفاده درست از اسکیما، شانس شما رو برای نمایش در نتایج غنی (Rich Results) و همچنین انتخاب شدن توسط AI Overviews بالا میبره.
- پوشش عمیق قصد کاربر (User Intent)
- سعی کنید فقط به جوابهای سطحی اکتفا نکنید. یه موضوع رو از زوایای مختلف بررسی کنید و به سوالهای دنبالهداری که ممکنه در ذهن کاربر ایجاد بشه، پیشاپیش جواب بدید. هوش مصنوعی گوگل ترجیح میده از منابعی استفاده کنه که یه موضوع رو به صورت کامل و عمیق پوشش دادن.
استراتژیهای بقا و رشد
موفقیت در این دنیای جدید فقط به بهینهسازی محتوا خلاصه نمیشه. شما باید نگاه استراتژیکتری داشته باشید و کسبوکارتون رو برای آیندهای که جستجو فقط یکی از راههای رسیدن به شماست، آماده کنید.
- محتوایی بسازید که هوش مصنوعی نمیتونه جایگزینش کنه
- هوش مصنوعی در خلاصه کردن اطلاعات و جواب دادن به سوالات واقعی (factual) عالیه. اما در بعضی زمینهها هنوز ضعیفه. شما باید روی این زمینهها سرمایهگذاری کنید:
- تحقیقات و دادههای اختصاصی (Original Research): نظرسنجی برگزار کنید، دادههای داخلی شرکتتون رو تحلیل و منتشر کنید یا گزارشهای بنچمارک صنعتی بسازید. هوش مصنوعی نمیتونه دادههای دست اول تولید کنه و برای این اطلاعات، مجبور میشه به شما به عنوان منبع اصلی ارجاع بده.
- نظرات و دیدگاههای قوی (Strong Points of View): تحلیلهای تخصصی، نظرات جسورانه یا تفسیرهای خاص در مورد موضوعات روز صنعتتون ارائه بدید. تحلیلهای ذهنی که با صدای برند شما گره خورده، چیزی نیست که هوش مصنوعی بتونه به راحتی و با اعتبار تقلیدش کنه.
- داستانسرایی بر اساس تجربه و مطالعات موردی (Case-based Storytelling): مطالعات موردی از مشتریان موفق، روایت پشت صحنه فرآیندهای شرکت یا داستانهای موفقیت شخصی رو منتشر کنید. این روایتها کاربردهای واقعی رو نشون میدن و اعتمادسازی میکنن.
- مصاحبه با متخصصان: با افراد خبره در حوزهتون مصاحبه کنید. نقلقولهای مستقیم از متخصصان، اعتبار و عمقی به محتوای شما میده که هوش مصنوعی قادر به ساختنش نیست.
- تنوع بخشیدن به منابع ترافیک (Diversify Traffic Sources)
- یکی از بزرگترین درسهایی که این تغییرات به ما داد این بود که وابستگی صد درصدی به گوگل خیلی خطرناکه. شما نباید همه تخممرغهاتون رو توی سبد گوگل بذارید. باید کانالهای ورودی دیگهای برای سایتتون بسازید که کنترل بیشتری روشون دارید.
- بازاریابی ایمیلی (Email Marketing): یه لیست ایمیل از مخاطبان وفادار بسازید. این مستقیمترین راه ارتباطی شما با مخاطبانتونه و هیچ الگوریتمی نمیتونه جلوی شما رو بگیره.
- شبکههای اجتماعی (Social Media): در پلتفرمهایی مثل لینکدین، اینستاگرام یا توییتر (X) فعال باشید. محتواتون رو اونجا منتشر کنید، بحث و گفتگو راه بندازید و یه جامعه کاربری اطراف برندتون بسازید.
- همکاریهای استراتژیک و انتشار محتوا در سایتهای دیگر (Partnerships and Syndication): با برندهای مکمل، افراد تاثیرگذار یا رسانههای صنعتی همکاری کنید. پست مهمان بنویسید، محتوای مشترک تولید کنید و ترافیک ارجاعی باکیفیت جذب کنید.
- انجمنها و فرومهای تخصصی (Community Platforms): در پلتفرمهایی مثل Reddit، Quora یا گروههای تخصصی تلگرام و دیسکورد که به صنعت شما مرتبطن، حضور فعال داشته باشید.
- ساختن این کانالها زمانبره، اما در بلندمدت کسبوکار شما رو در برابر نوسانات الگوریتمهای گوگل مقاوم میکنه.
- نظارت و تکرار (Monitor & Iterate)
- دنیای هوش مصنوعی به سرعت در حال تغییره. استراتژی که امروز جواب میده، ممکنه شش ماه دیگه کارایی نداشته باشه.
- به طور مداوم کلمات کلیدی هدفتون رو برای حضور AI Overviews رصد کنید. از ابزارهایی مثل Semrush یا Ahrefs استفاده کنید تا ببینید برای کدوم کوئریها این خلاصهها ظاهر میشن.
- عملکردتون رو در گزارشهای سرچ کنسول زیر نظر داشته باشید و ببینید تغییراتی که در محتوا میدید، چه تاثیری روی آمار کلیک و نمایش شما در AI Overviews میذاره.
- آماده تست کردن و تغییر باشید. از امتحان کردن فرمتهای جدید محتوا، ساختارهای متفاوت و رویکردهای تازه نترسید.
با ترکیب این استراتژیها، شما نه تنها شانس خودتون رو برای دیده شدن در دنیای جدید جستجو بالا میبرید، بلکه یه کسبوکار آنلاین سالمتر و پایدارتر میسازید که به یه منبع ترافیک خاص وابسته نیست.
آیا AI Mode به تجربه پیشفرض گوگل تبدیل خواهد شد؟
یکی از داغترین بحثها در حال حاضر اینه که آیا گوگل قصد داره AI Mode رو به عنوان حالت پیشفرض جستجو جایگزین کنه یا نه. یعنی وقتی شما google.com رو باز میکنید، به جای کادر جستجوی ساده همیشگی، مستقیما وارد یه محیط چتمحور بشید.
این شایعات وقتی قوت گرفت که لوگان کیلپاتریک، یکی از مدیران محصول ارشد گوگل، در جواب به کاربری در شبکه X که گفته بود AI Mode باید حالت پیشفرض باشه، فقط یک کلمه نوشت: «به زودی» (Soon). این جواب کوتاه، طوفانی در دنیای سئو به پا کرد و همه رو به این فکر فرو برد که این تغییر بزرگ، خیلی نزدیکتر از چیزیه که فکر میکنن.
اما کمی بعد، رابی استاین، معاون محصول در گوگل، سعی کرد این هیجان رو کنترل کنه. او در پاسخ به این خبر نوشت: «زیاد روی این موضوع حساب نکنید. ما داریم روی این تمرکز میکنیم که دسترسی به AI Mode رو برای کسانی که میخوانش، راحت کنیم».
این پیامهای ضد و نقیض نشون میده که حتی خود گوگل هم شاید هنوز تصمیم نهایی رو نگرفته یا حداقل نمیخواد اون رو علنی کنه. اما شواهد زیادی وجود داره که نشون میده کفه ترازو به سمت هوش مصنوعی سنگینی میکنه:
- اظهارات مدیران ارشد: همونطور که قبلا گفتیم، ساندار پیچای، مدیرعامل گوگل، به وضوح گفته که دوران «۱۰ لینک آبی» تموم شده.
- سرمایهگذاری سنگین: گوگل میلیاردها دلار در توسعه هوش مصنوعی خودش (مثل Gemini) سرمایهگذاری کرده و طبیعتا میخواد ازش در مهمترین محصولش یعنی جستجو، استفاده کنه.
- پیشفرض شدن AI Overviews: گوگل همین الان هم AI Overviews رو به صورت پیشفرض در نتایج جستجوی خیلی از کشورها نشون میده. این میتونه یه قدم آزمایشی برای تغییرات بزرگتر باشه.
- افت کیفیت نتایج سنتی: خیلی از کاربرها و متخصصان معتقدن که کیفیت نتایج جستجوی سنتی گوگل در سالهای اخیر به خاطر حجم زیاد محتوای بیکیفیت و سئو شده، افت کرده و شاید گوگل داره راه حل رو در هوش مصنوعی میبینه.
اگه این اتفاق بیفته و AI Mode پیشفرض بشه، اینترنت همونطور که ما میشناسیمش، برای همیشه تغییر خواهد کرد. این یعنی ترافیک سایتها ممکنه باز هم کاهش پیدا کنه و کسبوکارهای وابسته به گوگل با چالشهای وجودی روبهرو بشن.
جستجو در همه جا (Search Everywhere Optimization)
این تغییرات یه مفهوم بزرگتر رو به ما یادآوری میکنه: جستجو دیگه فقط در google.com اتفاق نمیفته. مردم دارن سوالاتشون رو از دستیارهای صوتی مثل Google Assistant، در چتباتها مثل Gemini، در بخش جستجوی اپلیکیشنها و حتی در شبکههای اجتماعی میپرسن.
این یعنی متخصصان سئو باید دیدگاهشون رو گسترش بدن. دیگه هدف فقط رتبه گرفتن در لیست نتایج گوگل نیست. هدف جدید باید «قابل کشف بودن» (Discoverability) در تمام این پلتفرمها باشه. این مفهوم جدید رو «بهینهسازی برای جستجو در همه جا» (Search Everywhere Optimization) مینامند.
برندهایی که در آینده موفق میشن، اونایی هستن که:
- محتواشون نه تنها برای خوندن توسط انسان، بلکه برای فهمیده شدن توسط هوش مصنوعی هم بهینه شده.
- در فرمتهای مختلف محتوا تولید میکنن (متن، ویدئو، پادکست، تصویر) تا در همه پلتفرمها حضور داشته باشن.
- به جای تمرکز صرف روی کلمات کلیدی، روی ساختن اعتبار و تخصص در یه حوزه خاص تمرکز میکنن تا به عنوان یه «موجودیت» (Entity) قابل اعتماد توسط سیستمهای هوش مصنوعی شناخته بشن.
در واقع، سئو نمرده، بلکه در حال تکامل پیدا کردن به یه مفهوم بزرگتر به اسم «بهینهسازی برای دیده شدن توسط هوش مصنوعی» (AI Visibility Optimization) هست.
آیا تبلیغات نجات پیدا میکنند؟
در می ۲۰۲۵، گوگل اعلام کرد که AI Overviews به اندازهای درآمد تبلیغاتی ایجاد میکنه که با نتایج جستجوی سنتی برابری میکنه.
این خبر خیلی مهمه چون مدل کسبوکار گوگل بر پایه درآمد از تبلیغات (به خصوص Google Ads) بنا شده. این یعنی گوگل راهی پیدا کرده که تبلیغات رو به طور موثر در کنار یا داخل این خلاصههای هوش مصنوعی نمایش بده و تبلیغدهندهها هم هنوز دارن از این تبلیغات نتیجه میگیرن.
این موضوع برای بازاریابها چند تا پیام داره:
- جستجوی پولی (Paid Search) همچنان حیاتیه: اگه ترافیک ارگانیک شما کم شده، تبلیغات در گوگل میتونه یه راه موثر برای جبرانش باشه.
- رقابت برای جایگاههای تبلیغاتی جدید: احتمالا رقابت برای نمایش تبلیغات در کنار AI Overviews بیشتر خواهد شد و استراتژیهای جدیدی برای این کار به وجود میاد.
- اهمیت تبلیغات بصری: از اونجایی که خلاصههای هوش مصنوعی بیشتر متنی هستن، تبلیغات بصری مثل تبلیغات محصول (Shopping ads) یا ویدئویی میتونن بیشتر به چشم بیان.
در نهایت، این یعنی استراتژی بازاریابی دیجیتال شما باید یه تعادل هوشمندانه بین سئوی ارگانیک (که حالا به AEO تبدیل شده)، تبلیغات پولی و تولید محتوای معتبر باشه. دیگه نمیتونید فقط روی یکی از اینا تمرکز کنید.
این دنیای جدید، پر از چالش و عدم قطعیته. اما برای اونایی که سریع یاد میگیرن، خودشون رو تطبیق میدن و به جای ترسیدن از تغییر، ازش به عنوان یه فرصت استفاده میکنن، میتونه شروع یه دوره جدید از رشد و موفقیت باشه. برنده نهایی کسیه که بتونه هم برای انسانها و هم برای ماشینها، محتوای ارزشمند و قابل اعتماد تولید کنه.
پرسش و پاسخ کلاسی
خب بچهها، اینم از درس امروز. میدونم که حجم اطلاعات زیاد بود و شاید یه سری سوالها هنوز توی ذهنتون باشه. برای همین، چند تا از سوالهای پرتکرار رو اینجا مطرح میکنم و بهشون جواب میدم.
- سوال ۱: استاد، پس با این حساب سئو دیگه به درد نمیخوره و باید کلا بیخیالش بشیم؟
نه اصلا! این یکی از بزرگترین اشتباهات ممکنه. سئو نمرده، فقط شکلش عوض شده. اگه قبلا سئو مثل مسابقه دو ۱۰۰ متر بود که همه تلاش میکردن سریعتر به خط پایان (رتبه یک) برسن، الان بیشتر شبیه یه مسابقه دهگانه شده. شما باید در رشتههای مختلفی مهارت داشته باشید: بهینهسازی فنی سایت، تولید محتوای عمیق و معتبر (E-E-A-T)، استفاده از دادههای ساختاریافته (Schema)، ساختن اعتبار برند و… . در واقع، سئو از یه کار تکنیکی صرف، به یه کار استراتژیک و چندوجهی تبدیل شده. پس نه تنها نمرده، بلکه مهمتر و پیچیدهتر هم شده.
- سوال ۲: من یه وبلاگ شخصی کوچیک دارم. با این تغییرات چطور میتونم با سایتهای بزرگ رقابت کنم؟
این یه فرصت عالی برای شماست! سایتهای بزرگ اغلب محتوای عمومی و گسترده تولید میکنن. شما میتونید روی یه حوزه خیلی خاص (Niche) تمرکز کنید و در اون زمینه به عمیقترین و معتبرترین منبع تبدیل بشید. هوش مصنوعی گوگل عاشق منابع تخصصیه. علاوه بر این، شما میتونید روی بخش «Experience» یا «تجربه» در E-E-A-T مانور بدید. داستانهای شخصی، تجربیات دست اول و دیدگاههای منحصر به فرد شما، چیزهایی هستن که یه شرکت بزرگ نمیتونه به راحتی تولید کنه. پس به جای رقابت در زمین اونها، بازی رو به زمین خودتون بکشونید.
- سوال ۳: یعنی الان باید تمام محتوای قبلی سایتم رو پاک کنم و از اول بنویسم؟
نه لزوما. بهترین کار اینه که یه ممیزی محتوا (Content Audit) انجام بدید. محتواهای ارزشمند و پربازدیدتون که هنوز هم مرتبط هستن رو پیدا کنید و اونها رو بر اساس اصول جدید بهروزرسانی کنید. مثلا براشون بخش FAQ اضافه کنید، ساختارشون رو با تیترها و لیستها بهتر کنید، اطلاعات جدید بهشون اضافه کنید و مطمئن بشید که نویسنده و تخصصش به وضوح مشخص شده. محتواهای قدیمی و بیکیفیتی که هیچ بازدیدی ندارن رو هم میتونید حذف کنید یا با هم ترکیب کنید تا یه محتوای قویتر بسازید. این کار مثل بازسازی یه خونهست، نه خراب کردن و ساختن از اول.
- سوال ۴: گوگل گفته درآمد تبلیغاتش کم نشده. این یعنی در نهایت فقط کسبوکارهایی که پول تبلیغات میدن زنده میمونن؟
این یه نگرانی درسته، اما لزوما اینطور نیست. بله، تبلیغات پولی نقش مهمتری پیدا میکنه، اما یادتون باشه که هوش مصنوعی گوگل برای ساختن جوابهاش به محتوای باکیفیت و معتبر «نیاز» داره. اگه هیچکس محتوای خوب تولید نکنه، هوش مصنوعی هم چیزی برای خلاصه کردن نداره. پس همیشه جا برای محتوای ارگانیک باکیفیت وجود خواهد داشت. برندهایی که بتونن به عنوان یه منبع معتبر و قابل اعتماد توسط هوش مصنوعی شناخته بشن، یه نوع «دیدهشدن رایگان» به دست میارن که حتی از ترافیک مستقیم هم میتونه باارزشتر باشه، چون اعتبار برندشون رو به شدت بالا میبره. پس بازی هنوز برای همه بازه، فقط قوانینش عوض شده.
منابع
- [2] What Is AI Mode? Understanding Google’s AI Search Experience
- [4] Google AI Search Guidelines (2025): What They Mean for SEO • SEO SHERPA™
- [6] Is Google set to make AI Mode the default search tool? | Mashable
- [8] Google AI Overviews & AI Mode: Stay Visible in Search
- [10] Google AI Overviews Ad Revenue Equals Traditional Search
- [1] Google AI Overviews: How Users Interact with Your Content – Google Search Central Community
- [3] Google AI Mode in Search Console: Track AI Traffic & SEO Impact
- [5] AI Overviews vs. Organic Search: The Hidden Impact on CTR – nDash.com
- [7] Google AI Mode may become the default Google Search experience “soon.”
- [9] How Google’s 2024 AI Overviews Became a Game-Changer for Search Dynamics | by Shailendra Kumar | Aug, 2025 | Medium
دیدگاهتان را بنویسید