آموزش‌های کلادفلر به‌زودی در این بخش قرار داده می‌شود.

هوش مصنوعی (AI) چیست، یک تعریف ساده و عمیق شدن بیشتر

بیاین از یه زاویه جالب بهش نگاه کنیم. ما انسان‌ها از همون اول با ابزارها و ماشین‌ها رفیق بودیم. از چرخ که کشاورزی رو زیر و رو کرد گرفته تا پیچ که ساختمون‌های پیچیده رو ممکن کرد و خط‌های تولید رباتیک امروزی، ماشین‌ها همیشه کمک دست ما بودن. ولی یه ترسی هم همیشه ته دلمون بوده: چی میشه اگه یه روزی این ماشین‌ها مثل ما هوشمند بشن و بخوان برای خودشون تصمیم بگیرن؟ البته این کنجکاوی و ترس با هم قاطی شده و باعث شده علمی‌تخیلی‌ها کم کم رنگ واقعیت بگیرن.

حالا بیایم سر تعریف اصلی. هوش مصنوعی (Artificial Intelligence یا AI) یعنی توانایی یه ماشین برای انجام دادن کارهای شناختی که ما معمولا به ذهن انسان نسبتش میدیم. کارهایی مثل درک کردن، استدلال کردن، یاد گرفتن، تعامل با محیط، حل مسئله و حتی خلاقیت. شاید خودتونم ندونین ولی احتمالا تا حالا کلی با AI سر و کار داشتین؛ دستیارهای صوتی مثل سیری و الکسا یا اون ربات‌های چت که تو بعضی سایت‌ها بهتون کمک میکنن، همشون بر پایه تکنولوژی AI کار میکنن.

این ماشین‌های هوشمند روز به روز دارن سریع‌تر و پیچیده‌تر میشن. مثلا بعضی کامپیوترها به مرحله‌ای به اسم «اگزااسکیل» رسیدن. یعنی میتونن توی یک ثانیه، به اندازه‌ای محاسبه انجام بدن که یه نفر آدم باید ۳۱ میلیارد و ۶۸۸ میلیون و ۷۶۵ هزار سال وقت بذاره تا انجامش بده. دیگه فقط بحث محاسبه نیست، کامپیوترها دارن مهارت‌ها و قدرت درکی پیدا میکنن که یه زمانی فقط مخصوص ما انسان‌ها و چندتا گونه دیگه بود.

اما ارزش واقعی AI به خود سیستم‌هاش نیست، بلکه به اینه که شرکت‌ها چطور از این سیستم‌ها برای کمک به انسان‌ها استفاده میکنن و چقدر میتونن عملکردشون رو شفاف توضیح بدن تا اعتماد بقیه رو جلب کنن.

از کجا شروع کنیم؟ بیایم با یادگیری ماشین آشنا بشیم

خب، وقتی میگیم AI، در واقع داریم در مورد یه خانواده بزرگ از تکنولوژی‌ها حرف میزنیم. یکی از مهم‌ترین اعضای این خانواده یادگیری ماشین (Machine Learning یا ML) هست.

یادگیری ماشین یه شاخه از هوش مصنوعیه که میتونه با انواع مختلفی از ورودی‌ها، مثل حجم زیادی از داده‌های قدیمی، داده‌های ساختگی یا حتی ورودی‌های انسانی، خودشو وفق بده. الگوریتم‌های یادگیری ماشین به جای اینکه یه نفر براشون خط به خط برنامه بنویسه که چیکار کنن، خودشون با پردازش داده‌ها، الگوها رو کشف میکنن و یاد میگیرن چطور پیش‌بینی کنن یا پیشنهاد بدن. بعضی از این الگوریتم‌ها حتی میتونن با گرفتن داده‌های جدید، خودشون رو به روز کنن و به مرور زمان بهتر بشن.

این روزها حجم داده‌هایی که تولید میشه اونقدر زیاد و پیچیده است که ما انسان‌ها از پس پردازشش برنمیایم. همین موضوع، هم پتانسیل یادگیری ماشین رو بیشتر کرده و هم نیازمون بهش رو. از دهه ۱۹۷۰ که استفاده از یادگیری ماشین گسترده شد، تاثیرات بزرگی تو صنایع مختلف داشته، مثلا تو تحلیل تصاویر پزشکی یا پیش‌بینی خیلی دقیق وضعیت آب و هوا.

به طور کلی، سه مدل اصلی برای یادگیری ماشین وجود داره:

  • یادگیری نظارت شده (Supervised learning): تو این مدل، الگوریتم رو با داده‌های برچسب‌دار آموزش میدیم. یعنی چی؟ یعنی مثلا بهش کلی عکس گربه نشون میدیم و بهش میگیم «اینا گربه هستن». هدف اینه که مدل یاد بگیره بین ورودی (عکس) و خروجی (برچسب گربه) یه نقشه پیدا کنه تا بعدا بتونه عکس‌های جدیدی که تا حالا ندیده رو هم درست تشخیص بده.
  • یادگیری نظارت نشده (Unsupervised learning): اینجا دیگه از داده‌های برچسب‌دار خبری نیست. الگوریتم باید خودش الگوها رو تو داده‌های بدون ساختار پیدا کنه. نتیجه نهایی از قبل مشخص نیست. الگوریتم خودش داده‌ها رو بر اساس ویژگی‌هاشون دسته‌بندی میکنه. این مدل برای پیدا کردن الگوها و مدل‌سازی توصیفی خیلی خوبه.
  • یادگیری تقویتی (Reinforcement learning): این مدل رو میشه به «یادگیری با آزمون و خطا» توصیف کرد. یه «عامل» (Agent) یاد میگیره که یه کار مشخص رو با سعی و خطا انجام بده. اینقدر این کار رو تکرار میکنه تا عملکردش به یه سطح قابل قبول برسه. وقتی کار رو خوب انجام میده تشویق (تقویت مثبت) میشه و وقتی بد انجام میده تنبیه (تقویت منفی). مثلا آموزش دادن به یه دست رباتیک برای برداشتن یه توپ، یه نمونه از این نوع یادگیریه.

یه روش ترکیبی هم به اسم یادگیری نیمه نظارت شده (Semi-supervised learning) وجود داره که توش فقط بخشی از داده‌ها برچسب دارن.

یک پله عمیق‌تر: یادگیری عمیق و شبکه‌های عصبی

حالا که با یادگیری ماشین آشنا شدیم، وقتشه بریم سراغ یه نسخه پیشرفته‌تر از اون به اسم یادگیری عمیق (Deep Learning).

یادگیری عمیق یه زیرمجموعه از یادگیری ماشینه که از شبکه‌های عصبی چندلایه استفاده میکنه تا قدرت تصمیم‌گیری پیچیده مغز انسان رو شبیه‌سازی کنه. این روش تو پردازش طیف وسیع‌تری از داده‌ها (مثل متن و داده‌های بدون ساختار مثل عکس) خیلی ماهره، به دخالت انسان کمتری نیاز داره و معمولا نتایج دقیق‌تری نسبت به یادگیری ماشین سنتی تولید میکنه.

ایده اصلی یادگیری عمیق استفاده از شبکه‌های عصبی (Neural Networks) هست. این شبکه‌ها از نحوه تعامل نورون‌ها تو مغز انسان الهام گرفته شدن. یه شبکه عصبی از لایه‌های به هم پیوسته از گره‌ها (که شبیه نورون هستن) تشکیل شده. داده‌ها وارد این شبکه میشن و از چندین لایه عبور میکنن. هر لایه ویژگی‌های پیچیده‌تری از داده رو تشخیص میده. مثلا لایه اول ممکنه یه چیزی رو به عنوان یه شکل خاص تشخیص بده و لایه بعدی، بر اساس این اطلاعات، بفهمه که اون شکل یه تابلوی ایست هست. یادگیری عمیق هم مثل یادگیری ماشین، از تکرار برای اصلاح خودش و بهتر کردن قدرت پیش‌بینی‌اش استفاده میکنه.

شبکه‌های عصبی عمیق یه لایه ورودی، حداقل سه لایه پنهان (که معمولا صدها لایه هست) و یه لایه خروجی دارن. این در حالیه که شبکه‌های عصبی تو یادگیری ماشین کلاسیک معمولا فقط یکی دو تا لایه پنهان دارن. این لایه‌های زیاد بهشون اجازه میدن که به صورت خودکار ویژگی‌ها رو از داده‌های بزرگ و بدون برچسب استخراج کنن. بیشتر کاربردهای هوش مصنوعی که امروز تو زندگی‌مون میبینیم، به نوعی از یادگیری عمیق قدرت میگیرن.

چند نوع شبکه عصبی معروف هم داریم که خوبه اسمشون رو بدونین:

  • شبکه‌های عصبی پیشخور (Feedforward Neural Networks – FF): یکی از قدیمی‌ترین مدل‌ها که داده‌ها فقط در یک جهت، از لایه‌ها عبور میکنن تا به خروجی برسن.
  • شبکه‌های عصبی بازگشتی (Recurrent Neural Networks – RNN): این مدل‌ها بر خلاف مدل قبلی، از داده‌های سری زمانی یا دنباله‌ای استفاده میکنن و یه جورایی «حافظه» دارن از اتفاقی که تو لایه قبلی افتاده. برای همین تو تشخیص گفتار و ترجمه خیلی به کار میان.
  • حافظه طولانی/کوتاه مدت (Long/Short Term Memory – LSTM): اینم یه مدل پیشرفته از RNN هست که میتونه چیزهایی که چندین لایه قبل اتفاق افتاده رو با استفاده از «سلول‌های حافظه» به خاطر بسپره.
  • شبکه‌های عصبی کانولوشنی (Convolutional Neural Networks – CNN): این‌ها جزو معروف‌ترین شبکه‌های عصبی هستن و بیشتر تو تشخیص تصویر استفاده میشن. لایه‌های مختلفش بخش‌های متفاوتی از یه عکس (مثل رنگ‌ها و لبه‌ها) رو فیلتر میکنن تا در نهایت تصویر رو تشخیص بدن.
  • شبکه‌های مولد تخاصمی (Generative Adversarial Networks – GAN): تو این سیستم، دو تا شبکه عصبی با هم رقابت میکنن. یکی (مولد) سعی میکنه مثال‌های جدید بسازه و اون یکی (تفکیک‌کننده) سعی میکنه تشخیص بده که این مثال‌ها واقعی هستن یا ساختگی. این رقابت در نهایت باعث بهتر شدن خروجی میشه. از این مدل برای ساختن عکس‌های واقعی و حتی آثار هنری استفاده شده.

جدیدترین پدیده: هوش مصنوعی مولد (Generative AI)

و اما میرسیم به بحث داغ این روزها: هوش مصنوعی مولد (Generative AI یا Gen AI).

هوش مصنوعی مولد به مدل‌های یادگیری عمیقی گفته میشه که میتونن در جواب به یه درخواست یا «پرامپت» (Prompt) از طرف کاربر، محتوای جدید و اورجینال مثل متن‌های طولانی، عکس‌های باکیفیت، ویدیوهای واقعی یا صدا تولید کنن. ابزارهایی مثل ChatGPT و DALL-E (که عکس تولید میکنه) نشون دادن که این تکنولوژی پتانسیل تغییر دادن خیلی از شغل‌ها رو داره.

این مدل‌ها چطوری کار میکنن؟ به طور کلی، یه نمایش ساده شده از داده‌های آموزشی‌شون رو تو خودشون رمزگذاری میکنن و بعد از روی اون نمایش، یه کار جدید خلق میکنن که شبیه داده‌های اصلیه ولی کپی دقیقش نیست.

فرایند کار هوش مصنوعی مولد معمولا سه مرحله داره:

  • شروع با یک مدل پایه (Foundation Model): همه چیز با یه مدل پایه شروع میشه. این مدل یه مدل یادگیری عمیق خیلی بزرگه که روی حجم عظیمی از داده‌های خام و بدون برچسب (مثلا ترابایت‌ها متن و عکس از اینترنت) آموزش دیده. این آموزش خیلی سنگین، زمان‌بر و گرونه و به هزاران پردازنده گرافیکی (GPU) و میلیون‌ها دلار هزینه نیاز داره. این مدل‌ها که معروف‌ترینشون مدل‌های زبان بزرگ (Large Language Models یا LLM) هستن، میتونن به صورت خودکار به پرامپت‌ها جواب بدن.
  • تنظیم دقیق (Fine-tuning): بعد از ساخت مدل پایه، باید اون رو برای یه کار مشخص (مثلا تولید یه نوع محتوای خاص) تنظیم کرد. این کار با روش‌های مختلفی مثل آموزش بیشتر با داده‌های مرتبط انجام میشه.
  • ارزیابی و بهبود مداوم: توسعه‌دهنده‌ها و کاربرها به طور مرتب خروجی‌های این ابزارها رو ارزیابی میکنن و مدل رو حتی هفته‌ای یک بار برای دقت و مرتبط بودن بیشتر، دوباره تنظیم میکنن.

سفری به گذشته: تاریخچه هوش مصنوعی

برای اینکه بفهمیم الان کجا هستیم، باید بدونیم از کجا شروع کردیم. ایده «ماشینی که فکر میکنه» به یونان باستان برمیگرده، اما اگه بخوایم تاریخ مدرنش رو بررسی کنیم، باید از اینجا شروع کنیم:

  • دهه ۱۹۴۰ و ۱۹۵۰:
    • ۱۹۴۳: وارن مک‌کالک و والتر پیتس یه مدل از نورون‌های مصنوعی رو پیشنهاد دادن که پایه و اساس شبکه‌های عصبی شد.
    • ۱۹۵۰: آلن تورینگ، که بهش «پدر علم کامپیوتر» هم میگن، یه مقاله به اسم «ماشین‌های محاسباتی و هوش» منتشر کرد و این سوال رو پرسید: «آیا ماشین‌ها میتونن فکر کنن؟». اون یه آزمایشی به اسم «بازی تقلید» رو هم معرفی کرد که امروز به «آزمون تورینگ» معروفه. این آزمون توانایی یه ماشین برای نشون دادن رفتار هوشمندانه رو میسنجه.
    • ۱۹۵۶: این سال یه نقطه عطف بود. جان مک‌کارتی، دانشمند کامپیوتر، برای اولین بار از عبارت «هوش مصنوعی» تو یه کارگاه تو کالج دارتموث استفاده کرد. همون سال، آلن نیوول، جی. سی. شاو و هربرت سایمون اولین برنامه کامپیوتری هوش مصنوعی به اسم «Logic Theorist» رو ساختن.
  • چهار مرحله تکامل AI (به روایت رادنی بروکس، فیزیکدان MIT):
    • هوش مصنوعی نمادین (Symbolic AI – از ۱۹۵۶): به این روش، هوش مصنوعی کلاسیک یا حتی GOFAI (مخفف هوش مصنوعی خوب و قدیمی) هم میگن. ایده اصلی اینجا استفاده از نمادها و استدلال منطقی برای حل مسئله بود. مثلا: ژرمن شپرد یه سگه، سگ یه پستانداره، همه پستانداران خونگرم هستن؛ پس ژرمن شپرد باید خونگرم باشه. مشکل اصلی این روش این بود که انسان‌ها باید دانش خودشون از دنیا رو به صورت دستی وارد سیستم میکردن. برای همین این سیستم‌ها با پیچیدگی‌های دنیای واقعی مشکل داشتن و نمیتونستن از داده‌های زیاد یاد بگیرن. این روش تا اواخر دهه ۱۹۸۰ روش غالب بود.
    • شبکه‌های عصبی (با پیشرفت‌هایی در سال‌های ۱۹۵۴، ۱۹۶۹، ۱۹۸۶ و ۲۰۱۲): همونطور که گفتیم، این تکنولوژی پشت رشد انفجاری هوش مصنوعی مولد امروزیه. با اینکه ایده‌اش از دهه ۴۰ مطرح بود، فراز و نشیب‌های زیادی داشت. در سال ۱۹۶۹ دو تا محقق MIT نشون دادن که شبکه‌های عصبی فقط میتونن کارهای خیلی ساده انجام بدن. اما در سال ۱۹۸۶، جفری هینتون و همکارانش این مشکل رو حل کردن. در نهایت در سال ۲۰۱۲، هینتون و دو تا از دانشجوهاش قدرت یادگیری عمیق رو با استفاده از شبکه‌های عصبی با لایه‌های خیلی بیشتر نشون دادن و تمرکز دنیا رو به این سمت بردن.
    • رباتیک سنتی (Traditional Robotics – از ۱۹۶۸): تو دهه‌های اول هوش مصنوعی، محقق‌ها برای پیشبرد تحقیقاتشون ربات میساختن. این ربات‌ها معمولا تو محیط‌های خیلی کنترل شده کار میکردن و رفتارهای کاملا برنامه‌ریزی شده رو تکرار میکردن. با اینکه این ربات‌ها به پیشرفت خود AI کمک زیادی نکردن، اما تو یه زمینه به اسم «مکان‌یابی و نقشه‌برداری همزمان» (SLAM) خیلی تاثیرگذار بودن که به ساخت ماشین‌های خودران و حتی ربات‌های جاروبرقی امروزی کمک کرد.
    • رباتیک مبتنی بر رفتار (Behavior-based Robotics – از ۱۹۸۵): محقق‌ها دیدن که حشرات با تعداد کمی نورون، خیلی خوب تو دنیای واقعی مسیریابی میکنن. پس سعی کردن ربات‌هایی بسازن که بتونن با دانش ناقص و دستورالعمل‌های متناقض، مشکلات رو حل کنن. این ربات‌ها هم تو دلشون شبکه‌های عصبی دارن.
  • دهه ۱۹۸۰ تا امروز:
    • دهه ۱۹۸۰: شبکه‌های عصبی که از الگوریتم «پس‌انتشار» (backpropagation) برای آموزش خودشون استفاده میکردن، به طور گسترده تو کاربردهای AI استفاده شدن. اما بعدش به خاطر محدودیت‌ها، یه دوره رکود دیگه به اسم «زمستان دوم AI» به وجود اومد.
    • ۱۹۹۷: کامپیوتر «دیپ بلو» شرکت IBM، گری کاسپاروف، قهرمان شطرنج جهان رو شکست داد. این یه اتفاق خیلی مهم بود.
    • ۲۰۱۶: برنامه «آلفاگو» شرکت دیپ‌مایند، که با یه شبکه عصبی عمیق کار میکرد، لی سدول، قهرمان جهان تو بازی «گو» رو شکست داد. این پیروزی خیلی مهم بود چون تعداد حرکات ممکن تو بازی گو فوق‌العاده زیاده.
    • ۲۰۲۲: ظهور مدل‌های زبان بزرگ یا LLMها، مثل ChatGPT، یه تغییر عظیم تو عملکرد هوش مصنوعی و پتانسیلش ایجاد کرد.

انواع هوش مصنوعی: از ضعیف تا فوق هوشمند

خب، حالا که با تاریخچه و اجزای اصلی AI آشنا شدیم، بیایم ببینیم چه انواعی داره. هوش مصنوعی رو میشه از چند دیدگاه مختلف دسته‌بندی کرد.

دسته‌بندی بر اساس قابلیت:

  • هوش مصنوعی ضعیف یا محدود (Weak AI یا Narrow AI): این‌ها سیستم‌های هوش مصنوعی هستن که برای انجام یه کار مشخص یا مجموعه‌ای از کارهای محدود طراحی و آموزش دیدن. تقریبا تمام هوش مصنوعی که ما امروز میبینیم و استفاده میکنیم از این نوعه. دستیار صوتی الکسا، الگوریتم‌های تشخیص تقلب کارت اعتباری یا موتور جستجوی گوگل همشون نمونه‌هایی از هوش مصنوعی محدود هستن.
  • هوش مصنوعی قوی یا عمومی (Strong AI یا Artificial General Intelligence – AGI): این نوع هوش مصنوعی، توانایی درک، یادگیری و به کار بردن دانش در طیف وسیعی از کارها رو در سطحی برابر یا حتی فراتر از هوش انسان داره. این سطح از AI در حال حاضر فقط در حد تئوری وجود داره و هنوز هیچ سیستمی بهش نرسیده. بعضی محقق‌ها معتقدن رسیدن به AGI به افزایش خیلی زیادی تو قدرت محاسباتی نیاز داره. رادنی بروکس، رباتیک‌دان MIT و یکی از بنیان‌گذاران iRobot، معتقده که AGI تا سال ۲۳۰۰ از راه نمیرسه.
  • هوش مصنوعی فوق هوشمند (Artificial Superintelligence – ASI): این دیگه سطح بعدیه که توش ماشین میتونه تو همه زمینه‌ها از انسان برتر عمل کنه. این هم مثل AGI فعلا در قلمرو علمی-تخیلی قرار داره.

دسته‌بندی بر اساس عملکرد:

  1. نوع ۱: ماشین‌های واکنشی (Reactive Machines): این سیستم‌ها حافظه ندارن و فقط برای یه کار خاص طراحی شدن. مثل کامپیوتر شطرنج‌باز دیپ بلو که کاسپاروف رو شکست داد. اون میتونست مهره‌ها رو تشخیص بده و حرکت بعدی رو پیش‌بینی کنه، ولی از تجربه‌های قبلی برای بازی‌های آینده‌اش استفاده نمیکرد.
  2. نوع ۲: حافظه محدود (Limited Memory): این سیستم‌ها حافظه دارن و میتونن از تجربیات گذشته برای تصمیم‌گیری‌های آینده استفاده کنن. بعضی از عملکردهای تصمیم‌گیری تو ماشین‌های خودران اینجوری طراحی شدن.
  3. نوع ۳: نظریه ذهن (Theory of Mind): این یه اصطلاح روانشناسیه. وقتی در مورد AI به کار میره، یعنی سیستمی که میتونه احساسات رو بفهمه، نیت انسان‌ها رو درک کنه و رفتارشون رو پیش‌بینی کنه. این نوع AI هنوز به طور کامل وجود نداره.
  4. نوع ۴: خودآگاهی (Self-awareness): تو این دسته، سیستم‌های AI یه حسی از «خود» دارن که بهشون آگاهی میده. ماشین‌هایی که خودآگاهی دارن، وضعیت فعلی خودشون رو درک میکنن. این نوع AI هم هنوز وجود نداره.

AI در دنیای واقعی: کاربردها و مزایا

خب، این همه در مورد تئوری و تاریخ حرف زدیم. حالا بیایم ببینیم این هوش مصنوعی تو دنیای واقعی به چه دردی میخوره.

مزایای کلی هوش مصنوعی:

  • اتوماسیون (Automation): هوش مصنوعی میتونه کارهای تکراری و خسته‌کننده رو خودکار کنه، چه کارهای دیجیتال مثل جمع‌آوری و وارد کردن داده، چه کارهای فیزیکی مثل جابجا کردن بسته‌ها تو انبار. این کار باعث میشه ما انسان‌ها وقتمون برای کارهای خلاقانه‌تر و باارزش‌تر آزاد بشه.
  • کاهش خطای انسانی: AI میتونه خطاهای دستی تو پردازش داده، تحلیل یا مونتاژ رو از بین ببره چون الگوریتم‌ها هر بار یه فرایند رو به همون شکل دقیق تکرار میکنن.
  • تصمیم‌گیری سریع و دقیق: هوش مصنوعی میتونه سریع‌تر و دقیق‌تر از انسان‌ها پیش‌بینی کنه و تصمیم‌های مبتنی بر داده بگیره.
  • در دسترس بودن همیشگی: AI خسته نمیشه و به استراحت نیاز نداره. ربات‌های چت میتونن ۲۴ ساعته جواب مشتری‌ها رو بدن.
  • افزایش ایمنی: با خودکار کردن کارهای خطرناک مثل کار با مواد منفجره یا کار در اعماق اقیانوس، دیگه نیازی نیست انسان‌ها رو در معرض خطر قرار بدیم.

کاربردها در صنایع مختلف:

  • خدمات مشتری: شرکت‌ها از ربات‌های چت و دستیارهای مجازی برای جواب دادن به سوالات مشتری‌ها، پیگیری سفارش‌ها و حل مشکلات استفاده میکنن. این ابزارها با استفاده از پردازش زبان طبیعی (Natural Language Processing – NLP) زبان ما رو میفهمن و جواب میدن.
  • کشف تقلب: الگوریتم‌های یادگیری ماشین میتونن الگوهای تراکنش‌ها رو تحلیل کنن و موارد مشکوک مثل خریدهای غیرعادی رو به سرعت تشخیص بدن.
  • تجربه مشتری شخصی‌سازی شده: فروشگاه‌ها و بانک‌ها از AI برای پیشنهاد دادن محصولات و خدماتی که احتمالا دوست دارین، استفاده میکنن.
  • استخدام و منابع انسانی: پلتفرم‌های استخدامی مبتنی بر AI میتونن رزومه‌ها رو بررسی کنن، کاندیداها رو با شرح شغل تطبیق بدن و حتی مصاحبه‌های اولیه رو انجام بدن.
  • توسعه نرم‌افزار: ابزارهای تولید کد با هوش مصنوعی مولد میتونن کارهای کدنویسی تکراری رو ساده کنن و سرعت توسعه برنامه‌ها رو بالا ببرن.
  • تعمیر و نگهداری پیش‌بینی‌کننده: مدل‌های یادگیری ماشین میتونن داده‌های سنسورها رو تحلیل کنن و پیش‌بینی کنن که یه دستگاه کی به تعمیر نیاز داره تا از کار افتادن ناگهانیش جلوگیری بشه.
  • بهداشت و درمان: AI تو تحلیل تصاویر پزشکی برای تشخیص زودهنگام بیماری‌ها، طراحی برنامه‌های درمانی شخصی‌سازی شده و حتی کشف داروهای جدید به کار میره.
  • حمل و نقل: ماشین‌های خودران یه مثال بارز هستن. علاوه بر این، AI برای مدیریت ترافیک، پیش‌بینی تاخیر پروازها و بهینه‌سازی مسیرهای کشتی‌رانی هم استفاده میشه.

بر اساس یه نظرسنجی در سال ۲۰۲۲، پذیرش مدل‌های هوش مصنوعی از سال ۲۰۱۷ بیش از دو برابر شده و سرمایه‌گذاری تو این حوزه هم به همین نسبت افزایش پیدا کرده. حوزه‌هایی که شرکت‌ها بیشترین ارزش رو از AI میبینن شامل بازاریابی و فروش، توسعه محصول و خدمات، و استراتژی و امور مالی شرکتی هست.

چالش‌ها، خطرات و بحث‌های اخلاقی

با همه این خوبی‌ها، هوش مصنوعی بدون چالش و خطر هم نیست. مهمه که این جنبه‌ها رو هم بشناسیم.

محدودیت‌ها و خطرات مدل‌های AI:

  • خروجی‌های اشتباه: خروجی‌های مدل‌های هوش مصنوعی مولد ممکنه خیلی متقاعدکننده به نظر برسن، ولی گاهی اوقات اطلاعاتی که تولید میکنن کاملا اشتباهه.
  • سوگیری (Bias): این مدل‌ها بر اساس داده‌هایی که باهاشون آموزش دیدن کار میکنن. اگه اون داده‌ها (که معمولا از اینترنت گرفته میشن) شامل سوگیری‌های جنسیتی، نژادی و … باشن، خروجی مدل هم این سوگیری‌ها رو منعکس و حتی تقویت میکنه. مثلا آمازون یه ابزار استخدام مبتنی بر AI ساخته بود که ناخواسته به نفع کاندیداهای مرد عمل میکرد چون داده‌های آموزشی‌اش این سوگیری رو داشتن.
  • امکان سواستفاده: میشه از این مدل‌ها برای فعالیت‌های غیراخلاقی یا مجرمانه استفاده کرد. بعضی کاربرها سعی میکنن مدل‌ها رو «جیل‌بریک» (Jailbreak) کنن، یعنی کاری کنن که قوانین خودشون رو بشکنن و محتوای مضر یا غیرقانونی تولید کنن.
  • هزینه‌های بالا: توسعه و آموزش مدل‌های AI، به خصوص مدل‌های بزرگ، خیلی گرونه. مثلا مدیرعامل OpenAI گفته که آموزش مدل GPT-4 بیشتر از ۱۰۰ میلیون دلار هزینه داشته.
  • پیچیدگی فنی و کمبود متخصص: ساختن و نگهداری سیستم‌های AI به دانش فنی خیلی بالایی نیاز داره و تعداد متخصص‌های این حوزه نسبت به تقاضا کمه.
  • جابجایی شغلی: با خودکار شدن کارها، این نگرانی وجود داره که بعضی شغل‌ها از بین برن و این موضوع باعث نابرابری اقتصادی بشه.
  • تاثیرات زیست‌محیطی: مراکز داده‌ای که این مدل‌ها رو اجرا میکنن، مقدار زیادی انرژی و آب مصرف میکنن که روی محیط زیست تاثیر منفی داره.

چطور میشه با این خطرات مقابله کرد؟

  • انتخاب دقیق داده‌های آموزشی: باید خیلی مراقب بود که داده‌های اولیه شامل محتوای سمی یا سوگیرانه نباشن.
  • استفاده از مدل‌های تخصصی: به جای استفاده از یه مدل عمومی، شرکت‌ها میتونن از مدل‌های کوچیک‌تر و تخصصی‌تر استفاده کنن یا یه مدل عمومی رو با داده‌های خودشون سفارشی‌سازی کنن.
  • حفظ عامل انسانی (Human in the loop): خیلی مهمه که یه انسان واقعی خروجی مدل AI رو قبل از انتشار یا استفاده نهایی، چک کنه.
  • شفافیت و حاکمیت: باید مشخص باشه که یه سیستم خودکار داره استفاده میشه و نحوه کارش توضیح داده بشه. همچنین باید ساختارهای نظارتی برای مسئولیت‌پذیری وجود داشته باشه.

قوانین و مقررات برای هوش مصنوعی

با فراگیر شدن AI، نگرانی‌ها در مورد شفافیت، حریم خصوصی، حق مالکیت معنوی و … هم بیشتر شده. برای همین، دولت‌ها و سازمان‌ها دارن سعی میکنن چارچوب‌هایی برای استفاده مسئولانه از AI ایجاد کنن.

  • منشور حقوق هوش مصنوعی (AI Bill of Rights): دولت آمریکا در سال ۲۰۲۲ یه سندی به اسم «طرح اولیه برای منشور حقوق هوش مصنوعی» آماده کرد. این سند پنج تا اصل اساسی داره:
    1. حق داشتن سیستم‌های ایمن و موثر.
    2. محافظت در برابر تبعیض توسط الگوریتم‌ها.
    3. محافظت در برابر سواستفاده از داده‌ها.
    4. حق دانستن اینکه یک سیستم خودکار در حال استفاده است.
    5. حق انصراف و دسترسی به یک انسان برای حل مشکلات.
  • قانون هوش مصنوعی اتحادیه اروپا (EU’s AI Act): این قانون که قراره در سال ۲۰۲۴ اجرایی بشه، یه مقررات جامع برای AI هست که با قوانین حفاظت از داده و امنیت سایبری فعلی هم هماهنگه.

در حال حاضر بیشتر از ۶۰ کشور یا اتحادیه، استراتژی‌های ملی برای استفاده مسئولانه از AI دارن، از جمله برزیل، چین، سنگاپور، کره جنوبی و آمریکا.

یک نگاه هنری: فیلم «A.I. Artificial Intelligence»

حالا که با جنبه‌های علمی و فنی هوش مصنوعی آشنا شدیم، جالبه ببینیم دنیای هنر و سینما چطور به این موضوع نگاه کرده. یکی از معروف‌ترین فیلم‌ها در این زمینه، فیلم «A.I. Artificial Intelligence» ساخته استیون اسپیلبرگ در سال ۲۰۰۱ هست.

A.I. Artificial Intelligence
کارگرداناستیون اسپیلبرگ
فیلمنامهاستیون اسپیلبرگ
داستانایان واتسون
بر اساسداستان کوتاه «اسباب‌بازی‌های فوق‌العاده تمام تابستان دوام می‌آورند» نوشته برایان آلدیس
بازیگران اصلیهیلی جوئل آزمنت، جود لا، فرانسیس اوکانر
بودجه۹۰ تا ۱۰۰ میلیون دلار
فروش۲۳۵.۹ میلیون دلار

داستان فیلم در یک نگاه:

فیلم در قرن ۲۲ میگذره. گرمایش جهانی باعث بالا اومدن سطح دریاها شده و ربات‌های انسان‌نما به اسم «مکا» (Mecha) نقش‌های مختلفی تو جامعه دارن. دیوید (با بازی هیلی جوئل آزمنت) یه نمونه اولیه از بچه‌های مکا هست که به طور منحصر به فردی با قابلیت عشق ورزیدن برنامه‌ریزی شده. اون به خانواده‌ای داده میشه که پسرشون در کماست. وقتی پسر واقعی خانواده به طور غیرمنتظره‌ای خوب میشه و به خونه برمیگرده، رقابت و حسادت به وجود میاد و در نهایت دیوید از خونه طرد میشه. دیوید با الهام از داستان پینوکیو، سفری رو شروع میکنه تا «پری آبی» رو پیدا کنه و به یه پسر واقعی تبدیل بشه تا بتونه دوباره عشق مادرش رو به دست بیاره.

این فیلم به خاطر ترکیب نگاه سرد و تحلیلی کوبریک با حساسیت گرم‌تر اسپیلبرگ، نقدهای متفاوتی گرفت. بعضی‌ها اون رو یه شاهکار میدونستن و بعضی دیگه معتقد بودن این دو سبک با هم جور درنمیان. جالبه بدونین که پایان احساسی فیلم که خیلی‌ها اون رو به اسپیلبرگ نسبت میدن، در واقع ایده خود کوبریک بوده.

پرسش و پاسخ کلاسی

خب بچه‌ها، تا اینجا سعی کردیم یه دید کلی و جامع از هوش مصنوعی به دست بیاریم. حالا بریم سراغ چندتا سوال که ممکنه تو ذهنتون باشه.

سوال ۱: فرق دقیق بین هوش مصنوعی، یادگیری ماشین و یادگیری عمیق چیه؟

جواب: این سه تا مثل عروسک‌های تودرتوی روسی هستن. هوش مصنوعی (AI) وسیع‌ترین مفهومه و به طور کلی به هر تکنولوژی‌ای گفته میشه که رفتار هوشمندانه انسان رو شبیه‌سازی میکنه. یادگیری ماشین (ML) یه زیرمجموعه از AI هست که به سیستم‌ها اجازه میده به جای برنامه‌ریزی مستقیم، از روی داده‌ها یاد بگیرن. و یادگیری عمیق (Deep Learning) هم یه زیرمجموعه تخصصی‌تر از یادگیری ماشینه که از شبکه‌های عصبی با لایه‌های خیلی زیاد برای حل مسائل پیچیده‌تر استفاده میکنه.

سوال ۲: آیا ChatGPT همون هوش مصنوعی قوی یا AGI هست که در موردش صحبت کردیم؟

جواب: نه. با اینکه ChatGPT و مدل‌های مشابه خیلی پیشرفته هستن، اما هنوز در دسته هوش مصنوعی ضعیف یا محدود (Narrow AI) قرار میگیرن. اونها برای یه کار مشخص، یعنی پردازش و تولید زبان، آموزش دیدن و نمیتونن مثل انسان در طیف وسیعی از کارهای مختلف فکر و استدلال کنن. اونها آگاهی یا درک واقعی ندارن و فقط در تشخیص الگوهای زبانی خیلی خوب عمل میکنن.

سوال ۳: چرا میگن «داده» برای هوش مصنوعی اینقدر مهمه؟

جواب: چون مدل‌های یادگیری ماشین و یادگیری عمیق، اساسا با تحلیل حجم عظیمی از داده‌ها «یاد میگیرن». کیفیت و کمیت داده‌های آموزشی مستقیما روی عملکرد، دقت و حتی «بی‌طرف» بودن مدل AI تاثیر میذاره. اگه داده‌های ورودی کم، اشتباه یا سوگیرانه باشن، خروجی هوش مصنوعی هم همین مشکلات رو خواهد داشت. در واقع داده مثل کتاب درسی برای یه دانش‌آموز میمونه.

سوال ۴: آیا الان قانونی برای کنترل هوش مصنوعی وجود داره؟

جواب: بله، ولی هنوز در مراحل اولیه هست. در حال حاضر قوانین جامع و جهانی وجود نداره و کشورها و مناطق مختلف دارن رویکردهای متفاوتی رو در پیش میگیرن. اتحادیه اروپا با «قانون هوش مصنوعی» خودش پیشرو هست و سعی داره یه چارچوب قانونی کامل ایجاد کنه. آمریکا هم با «منشور حقوق هوش مصنوعی» قدم‌هایی برداشته. اما به طور کلی، دنیای قانون‌گذاری هنوز داره سعی میکنه خودش رو به سرعت پیشرفت تکنولوژی برسونه.

منابع

  • [2] What is AI (Artificial Intelligence)? Definition, Types, Examples & Use Cases
  • [4] Artificial intelligence (AI) | Definition, Examples, Types, Applications, Companies, & Facts | Britannica
  • [6] What is Artificial Intelligence? – NASA
  • [8] What is AI? – Artificial Intelligence Explained – AWS
  • [10] A.I. Artificial Intelligence (2001) – IMDb
  • [1] What Is Artificial Intelligence (AI)? | IBM
  • [3] A.I. Artificial Intelligence – Wikipedia
  • [5] What is (AI) Artificial Intelligence? | Online Master of Engineering | University of Illinois Chicago
  • [7] What Is Artificial Intelligence (AI)? | Google Cloud
  • [9] What is AI (artificial intelligence)? | McKinsey

دیدگاه‌ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *